و عشق یعنی ...
گاهی بار سفر را بستن و رفتن....
و من یعنی..
آن چشمان منتظری که اشکهایش راه رفته ی تو را از غبار فراموشی میشوید ...
و تنهایی یعنی..
آن همیشه همدم و همراه من، که نگذارد از بغض نبودنت همچون پرستوی در قفس مانده دق مرگ شود..
و قفس یعنی..
آن لحظه شومی که باور قلب کوچکم شد که تقدیر مرا با پر سیمرغ ننگاشته اند...
و تو یعنی..
آن سفر کرده ز من...
اگر چشمانی باشد که برای سخاوت نگاهت اشک بریزد، زندگی به تمام رنج هایش می ارزد...
MoonLover
تاریخ : شنبه 90/7/23 | 11:34 عصر | نویسنده : MoonLover | نظرات ()